- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا توانی ای پسر خدمت گزین تا رود اسب مرادت زیر زین
2 بندهٔ چون خدمت یزدان کند خدمت او گنبد گردان کند
3 بهر خدمت هر که بر بندد میان باشد از آفات دنیا در امان
4 هر که پیش مقبلان خدمت کند ایزدش با دولت و حرمت کند
5 خادمان را هست در جنت مآب روز محشر بی حساب و بی عذاب
6 خادمان باشند اخوان را شفیع جای ایشان درجهان باشد رفیع
7 گرچه خادم عاصی و مفسد بود بهتر از صد عابد ممسک بود
8 میدهد هر خادمی را مستعان اجر و مزد صایمان قایمان
9 بهر خدمت هر که بربندد کمر از درخت معرفت یابد ثمر
10 هر که خادم شد جنانش میدهند مر ثواب غازیانش میدهند