- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا مقصد عشاق رهی دور و دراز است یک منزل از آن بادیهٔ عشق مجاز است
2 در عشق اگر بادیهای چند کنی طی بینی که در این ره چه نشیب و چه فراز است
3 سد بلعجبی هست همه لازمه عشق از جمله یکی قصهٔ محمود و ایاز است
4 عشق است که سر در قدم ناز نهاده حسن است که میگردد و جویای نیاز است
5 این زاغ عجب چیست که کبک دریش را رنگینی منقار ز خون دل باز است
6 این مهرهٔ مومی که دل ماست چه تابد با برق جنون کاتش یاقوت گداز است
7 وحشی تو برون ماندهای از سعی کم خویش ورنه در مقصود به روی همه باز است