به خون تپیده شکاری ز از اسیر شهرستانی غزل 719

اسیر شهرستانی

آثار اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

به خون تپیده شکاری ز صیدگاه توام

1 به خون تپیده شکاری ز صیدگاه توام به جان رسیده غباری ز خاک راه توام

2 به تیغ تغافل نمی توان کشتن شهید پرسش مژگان عذرخواه توام

3 چه بخت اینکه گل گفتگو توام چید همین بس است که در سایه نگاه توام

4 قلم نرفته به آشفته بهار وفا به حشر نامه سفید از خط سیاه توام

5 اسیر باعث بیداد او نمی دانم چه کرده ای تو که شرمنده گناه توام

عکس نوشته
کامنت
comment