1 به پاسخ بدو گفت کز بخردی نباشد جز افسانه ایزدی
2 مثل ها زدی گشت امروز کار عمل گرفرستی سوی کردگار
3 ازین در شود نام فردا عمل چو گشتی ز فردا درآید اجل
4 خرد خواند او را یکایک به نام تو برخیز زین پایه برتر خرام
1 سرماه فرمود تا کرنای دمیدند و برداشت لشکر زجای
2 جوانی سرافراز با رای وکام ابا پهلوان، خویش و دستور نام
1 ایا دوستداران والا گهر زمن بشنوید این چنین سر به سر
2 زنو آورم داستانی زپی زهندوستان آورم ملک ری
1 دگر گفت کای بحر دانشوری تو فرهنگیان را یکایک سری
2 درختی شنیدم همه برشده زاشیا یکایک فراتر شده