-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به پیری از هوس زندگی خمار مکش سپیدکشت سرت دیگر انتظار مکش
2 تعلق من وما ننگ جوهر عشق است چو اشک گوهر غلتان دل به تار مکش
3 چوشمع خط امان غیر نقش پای تو نیست ز جوش رنگ به اطراف خود حصار مکش
4 ز دیده میچکد آخر جهان چو قطرهٔ اشک تو این گهر به ترازوی اعتبار مکش
5 جهان بیسر و پا بر تپش غلو دارد اگرتو سبحه نهای سر به این قطار مکش
6 به دشت و در همه سوکاروان دردسر است هزار ناقه ستم میکشد تو بار مکش
7 مباد باز فتد حرص درتلاش جنون زپای هرکه در این ره نشست خار مکش
8 به رنجکلفت تمکین غنا نمیارزد چو موجگوهر از آسودگی فشار مکش
9 ز وضع عافیتت بوی ناز میآید به بحر غرق شو و منتکنار مکش
10 به حرف و صوت تهیگشتن از خود آسان نیست چو سنگ محمل اوهام بر شرار مکش
11 چو تخم راحت بیربشگی غنیمتگیر سر فتاده ز نشو و نما به دار مکش
12 اگر ز دردسر هستی آگهی بیدل نفس چو خامهٔ تصویر زینهار مکش