- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به ذوق داغ کسی در کنار سوختگیها چو شمع سوختم از انتظار سوختگیها
2 ز خود رمیده شرار دلیست در نظر من بس است اینقدرم یادگار سوختگیها
3 به هر قدم جگری زیر پا فشردهام امشب چو آه میرسم از لالهزار سوختگیها
4 شرار محمل شوقم گداز منزل ذوقم هزار قافله دارم به بار سوختگیها
5 هنوز از کف خاکسترم بهار فروش است شکوفهٔ چمن انتظار سوختگیها
6 ز داغ صورت خمیازه بست شمع خموشم فنا نبرد ز خاکم خمار سوختگیها
7 بیا که هست هنوز از شرار شعلهٔ عمرم نفس شماری صبح بهار سوختگیها
8 به سینه داغ و به دل ناله و به دیده سرشکم محبتم همهجا شعله کار سوختگیها
9 رمید فرصت و ننواخت عشقم از گل داغی گذشت برق و نگشتم دچار سوختگیها
10 بضاعتی نشد آیینهٔ قبول محبت مگر دلی برد از ما به کار سوختگیها
11 مقیم عالم نومیدیم ز عجز رسایی نشستهام چو نفس بر مزار سوختگیها
12 به محفلی که ادبپرور است نالهٔ بیدل خجسته دود سپند از غبار سوختگیها