تا چند زنی از جلال الدین محمد مولوی غزل 1032

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

تا چند زنی بر من ز انکار تو خار آخر

1 تا چند زنی بر من ز انکار تو خار آخر من با تو نمی‌گویم ای مرده پار آخر

2 ماننده ابری تو هم مظلم و بی‌باران تاریک مکن ای ابر یک قطره ببار آخر

3 این جمله فرمان‌ها از بهر قدر آمد ای جبری غافل تو از لذت کار آخر

4 با کور کسی گوید کاین رشته به سوزن کش با بسته کسی گوید کان جاست شکار آخر

5 با طفل دوروزه کس از شاهد و می‌گوید یا با نظر حیوان از چشم خمار آخر

6 چون هیچ نیابی توی پهلوی زنان بنشین از حلقه جانبازان بگذر به کنار آخر

7 در قدرت مخدومی شمس الحق تبریزی غوطی بخوری بینی حق را به نظار آخر

عکس نوشته
کامنت
comment