- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا بگوید ز انبیا و رسل چون گرفتم به قهر بر سر پُل
2 تا بگوید که شیث و آدم را چون بریدم ز جسمشان دم را
3 تا بگوید ز کشتن هابیل که ستم کرد بر تنش قابیل
4 تا بگوید ز نوش و نوح و لمک مردن زار و رفتن هریک
5 تا بگوید ز هود وز صالح راحت و رنج ناصح و طالح
6 تا بگوید ز حال ابراهیم جور نمرود و آن عذاب الیم
7 حال اسحاق و حال اسماعیل هاجر و ساره و آل اسرائیل
8 قصّهٔ رنج یوسف از اخوان صبر یعقوب و خانهٔ احزان
9 تا بگوید ز مبتلا ایّوب دل و جان در عنا و دا مکروب
10 حال الیاس و یوشع و ذوالکفل یافته هریک از کفایت کفل
11 تا بگوید ز موسی و هارون آل عمران و حوت با ذوالنون
12 تا بگوید ز گرِیهٔ داود ناله و آب چشم و طول سجود
13 تا بگوید ز ملکت پسرش سایه از پرّ مرغ کرد سرش
14 انس و جن مر ورا شده مطواع باد چون مرکبی مطیع و مطاع
15 تا بگوید ز اشمویل و شعیب پاکشان جیب و دامن از همه عیب
16 کالب و دانیال و لوط و خضر شده هریک ز قوم خویش ضجر
17 پند لقمان و سرگذشت یسع دین و دل در ورع بری ز طمع
18 تا بگوید ز لشکر کفّار زکریّا بریده از منشار
19 تا بگوید ز عصمت یحیی تا بگوید ز نالهٔ عیسی
20 تا بگوید ز سیّد سادات که ز ما بر روان او صلوات
21 احمد مرسل آنکه فضل احد کرده بر جمله انبیاش اوحد
22 آفتاب مساجد و خلوات از حق او را صلوة در صلوات
23 شیخ ابوبکر و عمّر و عثمان حیدر آن شیر خالق سبحان
24 تا بگوید ز حال میرحسن وآن همه خصم چیره بر یک تن
25 واندر آن کار پور بوسفیان یک زمان مر ورا نداده امان
26 از زنی خواست استعانت و عون تا شد او هم جلیس با فرعون
27 تا بگوید ز کربلا و حسین آن نبی را چو قلب و همچون عین
28 تا بگوید ز قوم پر شر و شین شده راضی به قتل میرحسین
29 شده در نار قاتل و مقتول رفته با مرتبت به نزد رسول
30 کربلا گشته گورخانه ورا کرده تیر عدو نشانه ورا
31 زان برآوردن هلاک و دمار از نژاد امیّهٔ خونخوار
32 تا بگوید که بهر آتش و آب آب فرعون چون ببردم از آب
33 تا بگوید ز موت و بعث عُزیر از بشر آن رخ آوریده به خیر
34 حال اصحاب کهف و دقیانوس قصّهٔ تبخلوس و شهر فسوس
35 تا بگوید ز عاد و عاد نژاد که به بادش چگونه کردم باد
36 تا بگوید ز زخم ناگاهان بر سرِ رهبران ز گمراهان
37 زان در آوردن رسول از در زان برون کردن فضول از سر
38 زان ببردن عروس نیکو روی ناگهان از کنار زیبا شوی