1 به نوبهار جهان تازه گشت و خرم گشت درخت سبز عَلَم گشت و خاک مُعْلَم گشت
2 نسیم نیمشبان جبرئیل گشت مگر که بیخ و شاخ درختان خشک مریم گشت
1 مردم چو با ستور موافق بود به فعل چون بنگری به چشم خرد سخت بینواست
1 می تند گرد سرای و در تو غُنده کنون باز فرداش ببین بر تن تو تارتنان
1 چون سر من سپید دید بتم گفت تشبیه شیب و سخت عجب
2 گفت : موی سپید و روی سیاه همچو روز است در میانهٔ شب !