- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا قسمتم ز میکدهٔ آرزوی کیست رطل میی که مست شوم ، در سبوی کیست
2 تیغی که زخم ناز به قدر جگر خورم تا در میان غمزهٔ بیداد جوی کیست
3 بیخی که بردمد گل عیشم ز شاخ او از گلشن که رسته و آبش ز جوی کیست
4 داغی که روغنم بچکاند ز استخوان با آتش زبانه کش شمع روی کیست
5 پای طلب که در رهش الماس گرد شوند تقدیر سودنش به تک و پوی کوی کیست
6 دل را کمند شوق که خواهد گلو فشرد آن پیچ و تاب تعبیه در تار موی کیست
7 وحشی علاج این دل و طبع فسرده حال شغل مزاج گرم که و کار خوی کیست