تا قسمتم ز میکدهٔ آرزوی کیست از وحشی بافقی غزل 70

وحشی بافقی

آثار وحشی بافقی

وحشی بافقی

تا قسمتم ز میکدهٔ آرزوی کیست

1 تا قسمتم ز میکدهٔ آرزوی کیست رطل میی که مست شوم ، در سبوی کیست

2 تیغی که زخم ناز به قدر جگر خورم تا در میان غمزهٔ بیداد جوی کیست

3 بیخی که بردمد گل عیشم ز شاخ او از گلشن که رسته و آبش ز جوی کیست

4 داغی که روغنم بچکاند ز استخوان با آتش زبانه کش شمع روی کیست

5 پای طلب که در رهش الماس گرد شوند تقدیر سودنش به تک و پوی کوی کیست

6 دل را کمند شوق که خواهد گلو فشرد آن پیچ و تاب تعبیه در تار موی کیست

7 وحشی علاج این دل و طبع فسرده حال شغل مزاج گرم که و کار خوی کیست

عکس نوشته
کامنت
comment