سنایی غزنوی

سنایی غزنوی

سنایی غزنوی
سنایی غزنوی

به دردم به دردم که اندیشه از سنایی غزنوی غزل 241

غزل 241 ام از 1794 غزلیات

به دردم به دردم که اندیشه دارم

1 به دردم به دردم که اندیشه دارم کز آن یاسمین بر تهی شد کنارم

2 به وقتی که دولت بپیوست با من بپیوست هجرش به غم روزگارم

3 که داند که حالم چگونست بی تو که داند که شبها همی چون گذارم

4 خیالش ربودست خواب از دو چشم گرفتنش باید همی استوارم

5 ز من برد نرمک همی هوشیاری کنون با غم او نه بس هوشیارم

6 اگر غمگنان را غم اندر دل آمد چرا غمگنم من چو من دل ندارم

7 چون آن گوهر پاک از من جدا شد سزد گر من از چشم یاقوت بارم

8 وگر من نپایم به آزاد مردی ببینند مردم که چون بی قرارم

9 همی داد ندهد زمانه مهان را اگر داد دادی نرفتی نگارم

10 چو من یادگارش دل راد دارم دهد هجر گویی به جان زینهارم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر به دردم به دردم که اندیشه دارم

شاعر شعر به دردم به دردم که اندیشه دارم چه کسی است ؟

شاعر شعر به دردم به دردم که اندیشه دارم سنایی غزنوی می باشد.

شعر به دردم به دردم که اندیشه دارم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 5 سروده شده است.

قالب شعر به دردم به دردم که اندیشه دارم چیست ؟

قالب شعر به دردم به دردم که اندیشه دارم غزل است

مضمون اصلی شعر به دردم به دردم که اندیشه دارم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر