- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بسوی من نظر مهر نیست ماه مرا هنوز آن غرورست کج کلاه مرا
2 هزار پاره ی الماس از گلم سر زد اثر هنوز نه پیداست برق آه مرا
3 که برفشاند قبا بر من جراحت ناک که گرد نافه چین ریخت تکیه گاه مرا
4 فرشته وار زپیش جنازه ام بگذر بآب خضر بشو نامه ی سیاه مرا
5 سحرگه از جگر خسته خاست طوفانی که راه خانه غلط گشت خضر راه مرا
6 لب تو نام من از لوح زندگانی برد بهر بهانه قلم زد خط گناه مرا
7 چه ذره یی تو فغانی که لاف مهر زنی برو که پایه بلند آمده ست ماه مرا