1 تا سمو سر برآورید از دشت گشت زنگار گون همه لب کشت
2 هر یکی کاردی ز خوان برداشت تا پزند از سمو طعامک چاشت
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 گر شود بحر کف همت تو موج زنان ور شود ابر سر رایت تو توفان بار
2 بر موالیت بپاشد همه در و گوهر بر اعادیت ببارد همه شخکاسه و خار
1 خوبان همه سپاهند، اوشان خدایگانست مر نیک بختیم را بر روی او نشانست
1 به جای هر گران مایه فرومایه نشانیده نمانیدست ساراوی و کرهٔ اوت مانیده
1 هرکه نامخت ازگذشت روزگار نیز ناموزد ز هیچ آموزگار
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **