به لندن کرد نطقی، لرد از میرزاده عشقی مثنوی 8

میرزاده عشقی

آثار میرزاده عشقی

میرزاده عشقی

به لندن کرد نطقی، لرد معروف

1 به لندن کرد نطقی، لرد معروف کزو یک ملتی، گردیده مشعوف

2 برای موطن جمشید و سیروس خورد آن ناطق مشهور افسوس؟!!

3 چنان می سوزدش دل، آن یگانه! که صاحب خانه ای از بهر خانه

4 گهی با روس بندد عهد و پیمان به قصد این که گیرد، خاک ایران:

5 کند اشغال از بوشهر تا رشت بگیرد کوه و صحرا و در و دشت

6 وزیری را کند تطمیع و تهدید امیری را کند از شهر تبعید

7 برد خدام ملت را اسیری کند از خائنین، دستگیری

8 گهی چون بی وفایانش همی خواند گهی از جنس ایرانی سخن راند

9 گهی گسترده، خوان نعمت از زر که ایران را، زند آذر در آذر

10 بگیرد خائنین را، او در آغوش: که ملک جم شود تا امن و مغشوش

11 صلاح این طور می داند که ایران شود مستملکاتی ز انگلستان!

12 ولی خفته است در ایران بسی شیر کجا گردن نهند، در زیر زنجیر

13 ز صفاری ز سلجوقی و دیلم نگویم ز «آل بویه » بیش یا کم

14 شه اسماعیل و شه طهماسب دیده چو شه عباس، مردی پروریده

15 اگر سام و نریمان، شد فسانه ز «نادر» کی توان جستن بهانه!

16 که ایران شیر نر، بسیار دارد هژبر حمله ور ، بسیار دارد

17 تهی هرگز از آنان، ملک جم نی که شیرانش برند، از دشمنان پی

18 دلیران وطن، همت گمارند به حلقوم اجانب، پا گذارند

عکس نوشته
کامنت
comment