-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا بدانی کاندرین سودا چه سود اندوختم عقل و هوش و جان خریدم دین و دل بفروختم
2 غوره بودم عشق شهدم داد و غیرت چاشنی خام بودم در محبت پختم از غم سوختم
3 راه دولت را در آئین گدائی یافتم درس شاهی را ز لوح بندگی آموختم
4 از کف عیسی شراب سلسبیل اندر زدم در ره هرچه چراغ جبرئیل افروختم
5 گو بدوزد دیده با تیرم که بر روی خوشش دیده بگشودم نظر از ماسوی بردوختم
6 چون امیری با اسیری ساختم تا عاقبت رنجها از یاد شد وین گنجها اندوختم