- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به جیپور گردید بانو دوچار درآمد به پیکار آن نامدار
2 برو بریکی نیزه زد کز نهیب شدش از بدن جان و پا از رکیب
3 به چنگال جیپال را دست برد کمربند او را گرفت و فشرد
4 یکی کشته گشت و دگر را بخست چورای آن چنان دید زآنجا بجست
5 به نزدیک زال آمد از رزمگاه زبانو بر زال برد او پناه
6 زجا جست بانو گرفتش به بر بدو گفت اکنون سپاهت ببر
7 سپردم به تو ملک هندوستان به تخت بهی باش با دوستان
8 تورا شاه جیپال کهتر بود زهرسه تو را پایه بهتر بود
9 ببوسید رای گزین تخت او زجان،آفرین کرد بر تخت او
10 پس آنگه بزودی سپه را ببرد دگربرزبان نام بانو نبرد
11 ز روم و ز چین و ز ترک و تتار هرآن کس که بروی شد خواستار
12 چو با وی به کشتی بازپس نبه مرد میدان او هیچ کس