تا نئی از قید جان و تن خلاص از سحاب اصفهانی غزل 211

سحاب اصفهانی

آثار سحاب اصفهانی

سحاب اصفهانی

تا نئی از قید جان و تن خلاص

1 تا نئی از قید جان و تن خلاص نیست ممکن وصل او در بزم خلاص

2 زنگ از آئینه ی دل بر زعشق ز آتش آری زر زغش یابد خلاص

3 شامل است الطاف عامش بر عوام کامل است اشفاق خاصش بر خواص

4 بهر قتلم ساعد او رنجه شد بیش از این خون مرا نبود قصاص

5 ریخت خون من به دست خود که یافت از شهیدانش به این فیض اختصاص

6 عاشقان ز اهل هوس دارند فرق چون زرازارزیر، چون سیم از رصاص

7 گوش شیخ ای دل کجا و رمز عشق؟ پیش هر عامی مگو اسرار خاص

8 از برای دفع زهر غم (سحاب) به ز تریاق است آن لب در خواص

عکس نوشته
کامنت
comment