تحمل از غم تو یا ز روزگار از حکیم سبزواری غزل 132

حکیم سبزواری

آثار حکیم سبزواری

حکیم سبزواری

تحمل از غم تو یا ز روزگار کنم

1 تحمل از غم تو یا ز روزگار کنم بغیر آنکه خورم خون دل چکار کنم

2 اگر عناصر این نه فلک ورق گردد غمت رقم نشود گرچه اختصار کنم

3 بطول روز قیامت شبی ببایستی که با تو من گله از درد انتظار کنم

4 ببزم غیر مکش می روا مدار که من مدام بی تو بخون جگر مدار کنم

5 بآن رسیده ز جور سپهر و کینهٔ غیر که رخت بندم و ترک دیار و یار کنم

6 کنون که ناشده طوفان بیار خاک رهش که بلکه چارهٔ این چشم اشکبار کنم

7 جفا مبر ز حد اندیشه کن از آن روزی که داوری بتو در نزد کردگار کنم

8 نصیب ما نشد ای دوست کنج دامت هم نه آشیان نه قفس کاندران قرار کنم

9 عجب مدار گرت نغمه سنج شد اسرار که عندلیبم و افغان بنوبهار کنم

عکس نوشته
کامنت
comment