-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا به دام غمش آورد خدا، داد مرا هر چه میخواستم از بخت، خدا داد مرا
2 رفع مخموری از آن چشم سیه دارد چشم چشم دارم که خرابی کند آباد مرا
3 نتوانم ز خداداد بگیرم دادم کاش گیرد ز خداداد خدا داد مرا
4 گر دلش سخت تر از سنگ بود، نرم شود بشنود گر شبی او ناله و فریاد مرا
5 من که تا صبح، دعا گوی تو هستم همه شب چه شود گر تو به دشنام کنی یاد مرا
6 غم ندارم که به بند تو گرفتار شدم غمم آنست که ترسم کنی آزاد مرا