- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا شیفتهٔ عارض گلرنگ فلانم از درد خمیده چو سر چنگ فلانم
2 تنگست جهان بر من بیچارهٔ غمگین تا عاشق چشم و دهن تنگ فلانم
3 گه جنگ کند با من و گه صلح کند باز من فتنه بر آن صلح و بر آن جنگ فلانم
4 بسیار بدیدم به جهان سنگدلان را عاجز شدهٔ آن دل چون سنگ فلانم
5 گنگست زبانش به گه گفتن لیکن من شیفتهٔ آن سخن گنگ فلانم
6 قولش همه زرقست به نزدیک سنایی من بندهٔ زراقی و نیرنگ فلانم