هزار مرتبه جانی که جانم از دستش از عارف قزوینی

عارف قزوینی

عارف قزوینی

عارف قزوینی

هزار مرتبه جانی که جانم از دستش

1 هزار مرتبه جانی که جانم از دستش بلب رسیده فدای «هزار» نتوان کرد

2 هزار درد نهان دارمی که یک ز هزار به جز «هزار» به کس آشکار نتوان کرد

عکس نوشته