-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هزار بار مرا، مرگ به از این سختی است برای مردم بدبخت، مرگ خوشبختی است!
2 گذشت عمر به جان کندن، ای خدا مردم! ز دست این همه جان کندن، این چه جان سختی است؟
3 رسید جان به لبم، هر چه دست و پا کردم برون نشد دگر، این منتهای بدبختی است!
4 رجال ما همه دزدند و دزد بدنام است که دزد گردنه، بدنام دزد پاتختی است
5 رجال صالح ما، این رجال خنثی یند! که از رجال دگر، امتیازشان لختی است
6 زنان کشور ما زنده اند و در کفن اند که این اصول سیه بختی، از سیه رختی است!
7 بمیر «عشقی » ار آسایش آرزو داری که هر که مرد، شد آسوده، زنده در سختی است