- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آن کسانی که راه دین رفتند چهره از تنگ خلق بنهفتند
2 واسطهٔ عقد سنّیان بودند نه حروری نه مرجیان بودند
3 پخته از حسرت طلب گلشان سوخته ز آتش وفا دلشان
4 هرچه اندر جهان پریشان بود لاجرم زیر حکم ایشان بود
5 چون به سنّت بُدند یازنده عالمی بود زان گُره زنده
6 کرده از بهر جذب فایدهشان شهپرِ جبرئیل مایدهشان
7 همه بردند کام دولت راند همه رفتند و نام ازیشان ماند