-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آنان که طالب تو نگشتند جاهلند و آنها که دل به دست تو دادند عاقلند
2 در جست و جوی حسن رخت آفتاب و ماه پیوسته در تردّد و قطع منازلند
3 یک ره شکنج زلف برافشان خلاص ده دیوانگان دل شده کاندر سلاسلند
4 عشّاق ظن مبر که مهر از تو بَر کنند یا دست و دل ز دامن عشق تو بگسلند
5 تنها نه من اسیر خم گیسوی توام خلقی به جست وجوی تو مدهوش و بی دلند
6 ما غرقه در تموّج دریای بی خودی وانان چه غم خورند که برطرف ساحلند
7 در چارسوی محنت و عشق و غم و بلا امروز سالهاست که با ما معاملند
8 بردند شاهدان به شمایل دل جلال فریاد ازین بتان که چه شیرین شمایلند