- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اینست کزو رخنه به کاشانهٔ من شد تاراجگر خانهٔ ویرانه من شد
2 اینست که میریخت به پیمانهٔ اغیار خون ریخت چو دور من و پیمانهٔ من شد
3 اینست که چشم تر من ابر بلا ساخت سیل آمد و بنیاد کن خانهٔ من شد
4 اینست که چون دید پریشانی من ، گفت : وحشی مگر اینست که دیوانهٔ من شد