- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 این دل که دوستی به تو خون خواره میکند خصمی به خود نه ، با من بیچاره میکند
2 بد خوییت به آخر دیدن گذاشته است حالا نظر به خوبی رخساره میکند
3 این صید بی ملاحظه غافل از کمند گردن دراز کرده چه نظاره میکند
4 این شیشهٔ ظریف که صد جا شکسته بیش این اختلاط چیست که با خاره میکند
5 فردا نمایمش که سوی جیب جان رود وحشی که جیب عاریتی پاره میکند