- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تشنهٔ نوش لبت چشمهٔ حیوان چکند خفتهٔ خاک درت روضهٔ رضوان چه کند
2 آن که از خاک نشینانِ درِ اهل دل است تخم جم کی نگرد ملک سلیمان چه کند
3 هرکه گردید بدور حرم اهل صفا ننگرد صف صفا قطع بیابان چه کند
4 لذت چاشنی عشق تو هر کس که برد عافیت میشودش درد تو درمان چه کند
5 گیرم ای شوخ دل سوخته با جور تو ساخت با جفای فلک و طعن رقیبان چه کند
6 عندلیبان چمن گل بشما ارزانی دل غمدیدهٔ ما سیر گلستان چه کند
7 قوت بازوی عشق و دل مسکین هیهات صید پیداست که در پنجهٔ شیران چه کند
8 گیرم آن شه ز کرم داد مرا فیض حضور دل باین تیرگی و موجب حرمان چه کند
9 پای رفتار نمانده است و زبان گفتار دیگر اسرار بجز ناله و افغان چه کند