ای گلشن از بهار خیال از اسیر شهرستانی غزل 112

اسیر شهرستانی

آثار اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

ای گلشن از بهار خیال تو سینه‌ها

1 ای گلشن از بهار خیال تو سینه‌ها برگ گل از طراوت نامت سفینه‌ها

2 هرجا غمت رواج دهد گوهر شکست بر سنگ خاره رشک برند آبگینه‌ها

3 گر از نسیم راز تو عالم چمن شود بوی گل صفا دمد از گرد کینه‌ها

4 در جستجوی گوهر ذاتت فکنده چرخ از روز و شب به قلزم غیرت سفینه‌ها

5 بخشیده حشمتت به سلیمان ملک فقر از نقش پای مور کلید خزینه‌ها

6 دنیاپرست حسرت جاوید می‌برد در خاک مانده از دل قارون دفینه‌ها

7 در جلوه‌گاه سنگدلان شو غبار اسیر این است پاس خاطر آیینه سینه‌ها

عکس نوشته
کامنت
comment