1 گویند کلیم توبه آسان شکند در میکده آشکار و پنهان شکند
2 فصل گل و خون گرم حریفان بسیار تا توبه بود خاطر یاران شکند؟
1 عارف که جا بجز سر کوی فنا نساخت جائیکه سیل راه ندارد سرا نساخت
2 افلاک را بفکر من انداخت وصل او کم بخت را سعادت بال هما نساخت
1 آن سرو روان تا بگلستان گذری داشت پروانه صفت گل هوس بال و پری داشت
2 دل از خم زلف تو برون رفت و نگفتی کاین حلقه ماتمزدگان نوحه گری داشت
1 علاج عاشق دلگیر سیر بستان نیست بچشم تنگدلان غنچه کم ز پیکان نیست
2 ز استخوان شهیدان اگر نخیزد دود دلیل راهروان کس درین بیابان نیست