دوش وقتِ سَحَر از غُصه از حافظ شیرازی غزل 183

حافظ شیرازی

آثار حافظ شیرازی

حافظ شیرازی

برای دریافت فال حافظ و تفسیر دقیق اشعار حافظ، به فال حافظ شیرازی با تفسیر مراجعه کنید و از خدمات ما بهره‌مند شوید.

دوش وقتِ سَحَر از غُصه نجاتم دادند

1 دوش وقتِ سَحَر از غُصه نجاتم دادند واندر آن ظلمتِ شب آبِ حیاتم دادند

2 بیخود از شَعْشَعِهٔ پرتوِ ذاتم کردند باده از جامِ تَجَلّیِ صفاتم دادند

3 چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی آن شبِ قدر که این تازه براتم دادند

4 بعد از این رویِ من و آینهٔ وصفِ جمال که در آن جا خبر از جلوهٔ ذاتم دادند

5 من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب؟ مستحق بودم و این‌ها به زکاتم دادند

6 هاتف آن روز به من مژدهٔ این دولت داد که بِدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند

7 این همه شهد و شکر کز سخنم می‌ریزد اجرِ صبریست کز آن شاخِ نباتم دادند

8 همّتِ حافظ و انفاسِ سحرخیزان بود که ز بندِ غمِ ایّام نجاتم دادند

معنی شعر:

تو را بشارت باد که غم و غصه حزن و اندوه پریشانی و تلخکامی به پایان آمد و دولت بخت و خرسندی ات فرا رسید. روزهای خوش و خوبی در پیش خواهی داشت. خدا را شاکر باش آرزوهایت یکی پس از دیگری برآورده میشود و بهکامی و کامروایی در انتظارت خواهد بود.

عکس نوشته
کامنت
comment
حافظ شیرازی

آثار حافظ شیرازی

برای دریافت فال حافظ و تفسیر دقیق اشعار حافظ، به فال حافظ شیرازی با تفسیر مراجعه کنید و از خدمات ما بهره‌مند شوید.