جمله از جلال الدین محمد مولوی مثنوی معنوی 48

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

جمله با وی بانگها بر داشتند

1 جمله با وی بانگها بر داشتند کان حریصان که سببها کاشتند

2 صد هزار اندر هزار از مرد و زن پس چرا محروم ماندند از زمن

3 صد هزاران قرن ز آغاز جهان همچو اژدرها گشاده صد دهان

4 مکرها کردند آن دانا گروه که ز بن بر کنده شد زان مکر کوه

5 کرد وصف مکرهاشان ذوالجلال لتزول منه اقلال الجبال

6 جز که آن قسمت که رفت اندر ازل روی ننمود از شکار و از عمل

7 جمله افتادند از تدبیر و کار ماند کار و حکمهای کردگار

8 کسپ جز نامی مدان ای نامدار جهد جز وهمی مپندار ای عیار

معنی شعر:

برای هرآنچه نیت کرده اید متاسفانه افراد حیله گری اطرافتان هستند و سعی میکنند ارزش شما را با مال دنیا بسنجند البته فقط شما تنها نیستید این افراد ذات خوبی ندارند و برای نفرات قبل هم همین دسیسه چینی را کرده اند آنها همه چیز را طور دیگری نشان میدهند تا شما تشنه ی آنان شوید اما تمام وجودشان را حرص و آز گرفته است سعی کنید تا تحقیق نکرده اید سرمایه گذاری نکنید یا قدم به کاری نگذارید زیرا این افراد پس از مدتی از عمد بحث و جدل به پا میکنند تا خودتان از دارایی هایتان منصرف شوید

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر