- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هر چه درین چره کهن ساختند قالبی از بهر سخن ساختند
2 لیک نیفتاد به روی ز می قالب این سکه به از آدمی
3 زنده به جز آدمیان نیست کس کادمی از ناطقه زنده است و بس
4 پس چو چنین است سخن جان ماست وانکه بد و زنده بود زان ماست
5 این خرد و نطق که زان تواند هر دو به هم شیرهٔ جان تواند
6 گر به خرد گنج نهان دادهاند لیک کلیدش به زبان دادهاند