-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 جایی که بود پیش بری پیش نبردن مفت تو اگر پیش بری بیش نبردن
2 تا چند توان زیست به افسون رعونت مکروهتر از سجده به هر کیش نبردن
3 ای شیخ تو درکشمکشی ورنه بهشتی است از شانه قیامت به سر ریش نبردن
4 انبوهی مو نسبت تنزیه ندارد حکمست به فردوس بز و میش نبردن
5 برگشتن مژگان بتان قاصد نازیست ظلم است نویدی به دل ریش نبردن
6 دردا که دل اگه نشد از لذت دردی خون میخورم از آبله بر نیش نبردن
7 ساقی خط ییمانه نیام حوصله تا چند حیف است به موج میام از خویش نبردن
8 جز در سخن بیغرضی راست نیاید بر خلق ستمنامهٔ تشویش نبردن
9 بیدل همه دم مزرع اقبال کریمان سبز است ز آب رخ درویش نبردن