- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
روی نیکو را دانا آن سعادتی بزرگ دانسته اند، و دیدنش را بفال فرخ داشته اند، و چنین گفته اند که سعادت دیدار نیکو در احوال مردم همان تاثیر کند که سعادت کواکب سعد بر آسمان، و مثال این چنان نهاده اند چون مثل جامه که عطر اندر صندوق بود که از وی بوی گیرد و بی عطر آن بوی بمردم برساند، و چون مثال عکس آفتاب که بر آب افتد و بی آفتاب بدیگر جای عکس برساند، زیرا که نیکویی صورت مردم بهریست از تاثیر کواکب سعد که بتقدیر ایزد تعالی بمردم پیوندد، و نیکویی بهمه زبانها ستوده است و بهمه خردها پسندیده، و اندر جهان چیزها، نیکو بسیارست که مردم از دیدارشان عشق نهاده اند، و گروهی صحرای شادی، و روشه مهر، و پیرایه آفرینش، و نشانه بهشت گفته اند، اما خداوندان علم فلاسفه گفته اند که سبب آفرینش ایزدست، و طلب علم بدو، و از آفریدگار خویش اثرست که راه نماید بخوی ذات او، و طبیعیان گفتند که همه چیزها را زیادت و نقصان و اعتدالست ، و آراستگی هموار باعتدالست، پس چون بنگرید صورت اعتدال خوب تر بود، که خویشتن را بترکیب مینماید، و این عالم که بپای بود باعتدال بر پای بود، و بوی آبادان باشد، و تناسخیان گویند که وی خلعت آفریدگارست، که بمکافات آن پاکی و پرهیزگاری که بنده کرده بود اندر پیش، آن بنور خویش او را کرامت کند، فاما خداوندان معرفت گفته اند که وی شوق شمعست که شمع را بر افروزاند، و گروهی گفته اند که وی منشور سراست و باران رحمتست که روضه معرفت را تازه میگرداند، و درخت شوق را بشکفاند، و گروهی گفته اند که وی آیت حقست که حقیقت بر محققان عرضه همی کند، تا بحقیقت وی بحق بازگردند، و در دیدار نیکو سخنهاء بسیار گفته اند، اگر همه یاد کنیم دراز گردد، و حکایتی از عبدالله طاهر یاد کنیم، ,