حکیمی را پرسیدند: از سعدی شیرازی گلستان 107

سعدی شیرازی

آثار سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

حکیمی را پرسیدند: چندین درخت نامور که خدای عز و جل آفریده است و برومند، هیچ یک را آزاد نخوانده‌اند مگر سرو...

حکیمی را پرسیدند: چندین درخت نامور که خدای عز و جل آفریده است و برومند، هیچ یک را آزاد نخوانده‌اند مگر سرو را که ثمره‌ای ندارد، در این چه حکمت است؟ ,

گفت: هر درختی را ثمره‌ای معین است که به وقتی معلوم به وجود آن تازه آید و گاهی به عدم آن پژمرده شود و سرو را هیچ از این نیست و همه وقتی خوش است و این است صفت آزادگان. ,

3 بر آنچه می گذرد دل منه که دجله بسی پس از خلیفه بخواهد گذشت در بغداد

4 گرت ز دست برآید چو نخل باش کریم ورت ز دست نیاید چو سرو باش آزاد

عکس نوشته
کامنت
comment