1 این صفات بد اگر از خود جدا سازی چو من نعمت الله زمان باشی و سلطان زمن
2 غیبت و نمامی و حرص و حسد این هر چهار باز بخل و کینه و آنگه طمع بشنو ز من
1 حضرت او را به او بینیم ما لاجرم او را نکو بینیم ما
2 آب چشم ما به هر سو رو نهاد غرق دریا مو به مو بینیم ما
1 از کرم بنواخت ما را یار ما لاجرم بالا گرفته کار ما
2 جان فروشانیم در بازار عشق تن چه باشد در سر بازار ما
1 نانوشته حرف می خوانیم ما این کتاب نیک می دانیم ما
2 مخزن اسرار او ما یافتیم نقد گنج کُنج ویرانیم ما