نظامی گنجوی

نظامی گنجوی

نظامی گنجوی
نظامی گنجوی

لعبت بازی پس این پرده هست از نظامی گنجوی خمسه 30

خمسه 30 ام از 378 مخزن الاسرار

لعبت بازی پس این پرده هست

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32
  • 33
  • 34
  • 35
  • 36
  • 37
  • 38

1 لعبت بازی پس این پرده هست گرنه بر او این همه لعبت که بست

2 دیده دل محرم این پرده ساز تا چه برون آید از این پرده راز

3 در پس این پرده زنگار گون عاریتانند ز غایت برون

4 گوهر چشم از ادب افروخته بر کمر خدمت دل دوخته

5 هیچ در این نقطه پرگار نیست کز خط این دایره بر کار نیست

6 این دو سه مرکب که به زین کرده‌اند از پی ما دست گزین کرده‌اند

7 پیشتر از جنبش این تازگان نوسفران و کهن آوازگان

8 پایگه عشق نه ما کرده‌ایم؟ دستکش عشق نه ما خورده‌ایم؟

9 در دو جهان عیب و هنر بسته‌اند هر دو به فتراک تو بربسته‌اند

10 نیست جهانرا چو تو همخانه‌ای مرغ زمین را ز تو به دانه‌ای

11 بگذر از این مرغ طبیعت خراش بر سر اینمرغ چو سیمرغ باش

12 مرغ قفس پر که مسیحای تست زیر تو پر دارد و بالای تست

13 یا ز قفس چنگل او کن جدا یا قفس خویش بدو کن رها

14 تا بنه چون سوی ولایت برد در پر خویشت بحمایت برد

15 چون گذری زین دو سه دهلیز خاک لوح‌تر از تو بشویند پاک

16 ختم سپیدی و سیاهی شوی محرم اسرار الهی شوی

17 سهل شوی بر قدم انبیا اهل شوی در حرم کبریا

18 راه دو عالم که دو منزل شدست نیم ره یکنفس دل شدست

19 آنکه اساس تو بر این گل نهاد کعبه جان در حرم دل نهاد

20 نقش قبول از دل روشن پذیر گرد گلیم سیه تن مگیر

21 سرمه کش دیده نرگس صباست رنگرز جامه مس کیمیاست

22 تن چه بود ریزش مشتی گلست هم دل و هم دل که سخن با دلست

23 بنده دل باش که سلطان شوی خواجه عقل و ملک جان شوی

24 نرمی دل میطلبی نیفه‌وار نافه صفت تن بدرشتی سپار

25 ایکه ترابه ز خشن جامه نیست حکم بر ابریشم بادامه نیست

26 خوبی آهو ز خشن پوستیست رقش از آن نامزد دوستیست

27 مشک بود در خشن آرام گیر گردد پر کنده چو پو شد حریر

28 گر شکری با نفس تنگ ساز ور گهری با صدف سنگ ساز

29 گاه چو شب نعل سحرگاه باش گه چو سحر زخمه گه آه باش

30 بار عنا کش به شب قیرگون هر چه عنا بیش عنایت فزون

31 ز اهل وفا هرکه بجائی رسید بیشتر از راه عنائی رسید

32 نزل بلا عافیت انبیاست وانچه ترا عافیت آید بلاست

33 زخم بلا مرهم خودبینیست تلخی می مایه شیرینست

34 حارسی اژدرها گنج راست خازنی راحتها رنج راست

35 سرو شو از بند خود آزاد باش شمع شو از خوردن خود شاد باش

36 رنج ز فریاد بری ساحتست در عقب رنج رسی راحتست

37 چرخ نبندد گرهی بر سرت تا نگشاید گرهی دیگرت

38 در سفری کان ره آزادیست شحنه غم پیش رو شادیست

شعر قالب : خمسه سبک : عراقی
عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر لعبت بازی پس این پرده هست

شاعر شعر لعبت بازی پس این پرده هست چه کسی است ؟

شاعر شعر لعبت بازی پس این پرده هست نظامی گنجوی می باشد.

شعر لعبت بازی پس این پرده هست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر لعبت بازی پس این پرده هست چیست ؟

قالب شعر لعبت بازی پس این پرده هست خمسه است

سبک شعر لعبت بازی پس این پرده هست چیست ؟

سبک شعر لعبت بازی پس این پرده هست سبک عراقی است

مضمون اصلی شعر لعبت بازی پس این پرده هست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
نظامی گنجوی

لعبت بازی پس این پرده هست از نظامی گنجوی خمسه 30

خمسه 30 ام از 378 مخزن الاسرار
بنر