از تو تا مقصود چندان منزلی در از جلال عضد غزل 43

جلال عضد

آثار جلال عضد

جلال عضد

از تو تا مقصود چندان منزلی در پیش نیست

1 از تو تا مقصود چندان منزلی در پیش نیست یک قدم بر هر دو عالم نه که گامی بیش نیست

2 معنی درویش اگر خواهی کمال نیستی است هر که را هستی خود باقی ست او درویش نیست

3 تا تو ناکامی نبینی کی توانی یافت کام زان که مرهم در حقیقت جز برای ریش نیست

4 بندگی کن عشق را وز کفر و دین آزاد باش از جدل آسوده شد هر کس که او را کیش نیست

5 شدّت راه بیابان طلب از ما شنو تو کجا دانی که این منزل ترا در پیش نیست

6 از فغان چنگ و نوشانوش مستان گوش ما آنچنان پر شد که جای پند نیک اندیش نیست

7 گر جلال از بیخودی بی پرده می گوید سخن از کرم معذور داریدش که او با خویش نیست

عکس نوشته
کامنت
comment