- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هیچ راز از دیده صاحب تمیزان دور نیست تا به صدر از لب خبر دارم ولی دستور نیست
2 هرکه از معشوق غافل گشت لذت درنیافت دیده بی معرفت را در دو دنیا نور نیست
3 گل گریبان چاک و نرگس مست رفتند از چمن سرو را غیر از هوایی در سر مخمور نیست
4 بر در پیر مغان هرگز نمی میرد کسی در مقامی کاب حیوان هست غیر از سور نیست
5 چون سرای کاروانگاهست دنیا بر گذر شب نمی آید که صد مسکین درو رنجور نیست
6 سینه ای دارم که از مرهم جراحت می شود زخمی از نیش محبت نیست کان ناسور نیست
7 بنده گر بی باکیی کرد، از خداوندی ببخش گرچه مغرور است اما جز به تو مغرور نیست
8 عشق یوسف را درین سودا به دیناری فروخت بندگی خواهد، پیمبر زادگی منظور نیست
9 بر بجا گر عشق اینجا لاف رفعت می زند جلوه ها در بطن عاشق هست کاندر طور نیست
10 کوهکن را خود به ناخن سنگ می باید برید جوی شیر و نقش شیرین کار هر مزدور نیست
11 گر ثری گر عرش اینجا لاف رفعت می زنند جلوه ها در بطن ماهی هست کاندر طور نیست
12 عافیت خواهی «نظیری » بسته خوبان مشو از نتاج حسن اگر حور از ملک مستور نیست