درون خلوت ما جز من و تو هیچ کسی از جلال عضد غزل 46

جلال عضد

آثار جلال عضد

جلال عضد

درون خلوت ما جز من و تو هیچ کسی نیست

1 درون خلوت ما جز من و تو هیچ کسی نیست بیا و هم نفسی کن که عمر جز نفسی نیست

2 نه هر کسی بتواند قدم نهاد در آتش که عشق بازی پروانه کار هر مگسی نیست

3 مرا ز قید تو روی خلاص نیست به ناکام به کام خویش بود بلبلی که در قفسی نیست

4 گمان مبر که به جای تو هیچ کسی بپسندم کسی که هر نفسی با کسی ست هیچ کسی نیست

5 به خاکساری اگر سرنهد غریب نباشد گیاه را چو به سرو بلند دسترسی نیست

6 هوس همی کشدم سر فدای پای تو کردن به خاک پای تو کاندر سرم جز این هوسی نیست

7 اگر به چشم تو دور است راه کعبه مقصود ز خویشتن قدمی نه برون که راه بسی نیست

8 گرت به چشم درآید جلال اشک بباری ز ضعف کم ز خسی گشته است و کم ز خسی نیست

عکس نوشته
کامنت
comment