- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در کلبه ما تا بکمر موج شرابست تا ساغر تبخاله ما پر می نابست
2 چشمت لب ما غمزدگان را ز فغان بست خاموش نشینیم که بیمار بخوابست
3 بیتابی پروانه بر او چه نماید آن شعله که خورشید ازو در تب و تابست
4 در گریه ندانم که چرا می روم از خود بیهوشیم از چیست چو در ساغرم آبست
5 یک گل بهواداری گلشن بکفم نیست از تربیت باغ چه در دست سحابست
6 ویرانه من پرتو خورشید ندیدست هرچند که این خانه زبنیاد خرابست
7 در سربسر ملک وی از گریه خلل نیست تا ساقی ما پادشه عالم آبست
8 امید درین ره بدل سوخته دارم پرواز من از بال و پر مرغ کبابست
9 می رنجم ازو، رنجش دیوانه ز طفلان پروای که دارد گله ام در چه حسابست
10 آن شعله که در جان کلیم آتش کین زد بر بوالهوسان هر شررش قطره آبست