هست ما را زندگی از جوهر از فضولی بغدادی غزل 115

فضولی بغدادی

آثار فضولی بغدادی

فضولی بغدادی

هست ما را زندگی از جوهر شمشیر دوست

1 هست ما را زندگی از جوهر شمشیر دوست روح ما گر هست جوهر جوهر شمشیر اوست

2 عالمی دارم که مستغنیست از مهر فلک روز و شب روشن ز مهر گلرخان ماه روست

3 گر چه ما را کشت تیر او ز بدحالی رهاند از نکویان در حقیقت هر چه می آید نکوست

4 قطع شد آب حیات از باغ عمر ما هنوز میوه مقصود پنهان در نهال آرزوست

5 بیش و کم تأثیر یک فیضیست در بزم وجود گر تفاوت در قدح باشد شراب از یک سبوست

6 گر تجرد هم گزیند نیست بی شر نفس بد زهر کی زائل شود از مار گر افکند پوست

7 منزل جانان فضولی کس نمی داند کجاست هر که می بینم ز سر کردست پا در جست و جوست

عکس نوشته
کامنت
comment