یکی بود به نظر نیستی و هستی از قدسی مشهدی غزل 18

قدسی مشهدی

آثار قدسی مشهدی

قدسی مشهدی

یکی بود به نظر نیستی و هستی ما

1 یکی بود به نظر نیستی و هستی ما تفاوتی نبود در خمار و مستی ما

2 به می‌پرست مزن طعنه زآنکه کمتر نیست ز می‌پرستی او خویشتن‌پرستی ما

3 بود به دیده نادیده برگ کاه چون کوه بلند قدر نماید فلک ز پستی ما

4 گذشت موسم اندوه و وقت عیش آمد رسید نوبت ایام تنگدستی ما

5 عجب که روز جزا هم توان عمارت کرد خراب‌کرده عشق است ملک هستی ما

عکس نوشته
کامنت
comment