1 کس را نبود رخی بدین سان که تراست پاکیزه تنی به خوبی جان که تراست
2 گفتی که ز هیچ فتنه پروا نکنم آه از غم چشم بدخویان که تراست
1 از تست اگر ساخته، پرداخته ما کفری نبود مطلب بی ساخته ما
2 پرورده نازیم به رحمتکده عجز بر پای تو باشد سرافراخته ما
1 به پایان محبت یاد می آرم زمانی را که دل عهد وفا نابسته دام دلستانی را
2 فسونی کو که بر حال غریبی دل به درد آرد بداندیشی به اندوه عزیزان شادمانی را
1 در گرد ناله وادی دل رزمگاه کیست؟ خونی که می دود به شرایین، سپاه کیست؟
2 حسن تو در حجاب ز شرم گناه کیست؟ جا بر کرشمه تنگ ز جوش نگاه کیست؟