- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 پیش مشتاق تو ویرانه و آباد یکی است هر طرف راه فتد کوفه و بغداد یکی است
2 به حریم دل شیرین نبود صف نعال عشق چون بار دهد خسرو و فرهاد یکی است
3 ما که تسلیم به شمشیر ارادت شده ایم پیش ما بد مددی کردن و امداد یکی است
4 در بر اغیار مبندید، که در گلشن ما شانه باد و سر طره شمشاد یکی است
5 پا به گل مانده اگر گلبن اگر خار بن است باغ را سرو خرامنده و آزاد یکی است
6 به تو زاری و توانایی ما درنگرفت موم در پنجه عشق تو و فولاد یکی است
7 نیم بسمل شده ماندیم «نظیری » افسوس صید بر یکدگر افتاده و صیاد یکی است