نیست غیر از حیرتم کاری از فضولی بغدادی غزل 223

فضولی بغدادی

آثار فضولی بغدادی

فضولی بغدادی

نیست غیر از حیرتم کاری جدا از یار خویش

1 نیست غیر از حیرتم کاری جدا از یار خویش وه چه خواهم کرد دارم حیرتی در کار خویش

2 کلبه احزان ما باریک شد از دود آه آه اگر روشن نسازی از مه رخسار خویش

3 حال بیماران درد عشق را گاهی بپرس لطف فرما شربتی از لعل شکربار خویش

4 ای که دارد حقه لعلت دوای درد دل کم مفرما التفات از عاشق بیمار خویش

5 می رود دلدار و از من می برد دل چون کنم چون توانم زیستن دور از دل و دلدار خویش

6 بر سر کویت فضولی گر نیایت دور نیست شرم دارد از سگت با ناله‌های زار خویش

عکس نوشته
کامنت
comment