1 از وحی سخن نیست، دگر کیست که چون تو در فتح معارف زده بر لوح قلم را
2 زین بیع و شرائی که تو کردی چه بجا بود گر در حق تو بیع نمودند سلم را
3 افسوس که استاد دوم نیست که بیند سر گشته تر از چرخ نهم، عقل دهم را
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 قاضئی مانند ملا مصطفی در سرزمین نیست، قاضی خود بود چون دیگران شاهد بر این
2 میستاند تا نبیند نان او هرگز به خواب خواب مستی از دو چشم دلبران نازنین
1 گر چه اسباب طرب پیش من امشب نه کم است شادیم بی گل روی تو همه درد و غم است
2 داب ارباب محبت نبود آسایش لذت عاشق دل سوخته اندر الم است
1 فرید دهر ملا صالح راد که تا بد داد علم و فضل می داد
2 روانش بود مرغ گلشن قدس روان شد سوی نزهتگاه خود شاد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **