1 از وحی سخن نیست، دگر کیست که چون تو در فتح معارف زده بر لوح قلم را
2 زین بیع و شرائی که تو کردی چه بجا بود گر در حق تو بیع نمودند سلم را
3 افسوس که استاد دوم نیست که بیند سر گشته تر از چرخ نهم، عقل دهم را
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 نازم به رعنا دلبری سالار هر دو عالم است بینم به پای اخترش افشانده تاج آدم است
1 اگر مرد کاری در دوست باز است وگر قصه جویی، حکایت دراز است
2 بود کار آزادگان ترک هستی به ابحاث محمود و نقل ایاز است
1 امروز که منزلم نصیبین گردید از داغ غمت دلم نصیبین گردید
2 دوری ز سر کوی تو از من دور است اما چه توان کرد نصیبب این گردد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به