- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در طریق رفتن از خود رهبری درکار نیست وحشت نظاره را بال وپری درکارنیست
2 کشتی تدبیر ما توفانی حکم قضاست جز دم تسلیم اینجا لنگری درکار نیست
3 هر سر مو بهر غفلتپیشه بالین پر است از برای خوابمخمل بستری درکار نیست
4 میبرد چونگردباد از خویش سرگردانیام سرخوشدشتجنونرا ساغریدرکار نیست
5 در نیام هر نفس تیغ دو دم خوابیده است چونسحر در قطع هستی خنجریدرکار نیست
6 مشت خاک ما سراپا فرش تسلیم است وبس سجدهٔ ما را جبینی و سری درکار نیست
7 خویشرا از دیدهٔخودبین خود پوشیدن است احتیاط ما برای دیگری درکار نیست
8 فکرمرکب در طریق فقر، سازگمرهیست نفسدر فرمان اگر باشد خریدرکار نیست
9 جوش خون، نازکدلانرا پوست برتن میدرد از ضعیفی بر رگگل نشتری درکار نیست
10 استقامت بس بود ارباب همت راکمال بهر تیغکوه بیدل جوهری درکار نیست