- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 روشنی در خانه معمور نیست نیست یک ویرانه کان پر نور نیست
2 بسکه در بزم نشاط ما گریست قطره ای خون در رگ طنبور نیست
3 دل ز مهر گلرخان پرداختیم در بپشت خاطر ما حور نیست
4 عمرها پروانه او بوده ایم در چراغ آشنائی نور نیست
5 تا تو باشی رو بخورشید آورد؟ اینقدر هم چشم روشن کور نیست
6 بسکه دیگرگون شد احوال جهان فکر می در خاطر مخمور نیست
7 در نظر دارم لبی را روز و شب چون توانم گفت چشمم شور نیست
8 می کنم قطع امید از تیغ تو زخم اگر در تازگی ناسور نیست
9 پرده بر زخمم چه می پوشی کلیم شمع در فانوس هم مستور نیست