در سراپای شهید غم پنهان از اسیر شهرستانی غزل 359

اسیر شهرستانی

آثار اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

در سراپای شهید غم پنهان تو نیست

1 در سراپای شهید غم پنهان تو نیست گل زخمی که نظرکرده مژگان تو نیست

2 جای آن است که بیتابی سیماب کند یک نفس گر سر آیینه به دامان تو نیست

3 گریه ابر ندارد نمک اشک مرا مکر آگاه ز شور لب خندان تو نیست

4 مو به مو آگهی از راز دلم چون گذری نکته ای فاش تر از خنده پنهان تو نیست

5 گر چه از دامن گل پا نگذرد بیرون غنچه را مرتبه گوی گریبان تو نیست

6 خبری از سر سرگشته خود نیست مرا ای جفا پیشه ببین در خم چوگان تو نیست

7 زخم پنهان چو ز مژگان تو می دزدد اسیر آگه از عربده چشم نگهبان تو نیست

عکس نوشته
کامنت
comment